شبی تاجر بزرگی با همسرش تصمیم گرفتند

برای شام به رستورانی ارزان بروند

وقتی آنها به رستوران رسیدند صاحب رستوران از محافظان پرسید:

می توانم خصوصی با همسر تاجر صحبت كنم !

و زن تاجر خصوصی با آن مرد صحبت كرد بعد از آن تاجر از همسرش پرسید:

كه این مرد با شما چکار داشت ؟

زن گفت :كه صاحب رستوران گفته در ایام جوانیش عاشق من بوده است

 تاجر گفت اگر تو با او ازدواج می كردی اكنون صاحب این رستوران بودی

همسر تاجر گفت: نه اشتباه میکنی !

اگر با او ازدواج می كردم او الان تاجر بزرگی بود...!